آشکار شدن. ظاهر شدن. رجوع به فاش شود. - فاش شدن خبر، پراگنده شدن و ذیوع آن. (یادداشت بخط مؤلف) : فاش شد راز من به گیتی فاش من نترسم ز جنگ وز پرخاش. طاهر فضل
آشکار شدن. ظاهر شدن. رجوع به فاش شود. - فاش شدن خبر، پراگنده شدن و ذیوع آن. (یادداشت بخط مؤلف) : فاش شد راز من به گیتی فاش من نترسم ز جنگ وز پرخاش. طاهر فضل